اندر حکایت گیرکردنِ سوزنِ آقای قالیباف روی صفحۀ «حکمرانیِ نو»!
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۴۲۴۳
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «ما نیازمند یک تحول در نظام حکمرانی در داخل هستیم. در همۀ زمینههای فرهنگی و سیاسی اجتماعی و اقتصادی و حتی دفاعی و امنیتی. در همۀ این زمینهها ما نیازمند یک حکمرانیِ نو هستیم.»
این جمله را اگرچه محمد باقر قالیباف رییس مجلس شورای اسلامی به تازگی گفته اما عیناً تکرار همان موضع او در آذر سال گذشته و در گرماگرم اعتراضات پسامهساست که وعده داد اوضاع آرام شود «تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصه های مختلف شروع خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا 6 ماه پس از آن دوباره همان تعبیر را تکرار میکند و این بار البته وعده نمیدهد بلکه از یک نیاز سخن میگوید. سیاستمداران اما اعلام نیاز نمیکنند، راهکار میدهند و نقشۀ راه ترسیم میکنند. به تعبیر علی لاریجانی سیاست مثل ریاضی است. دور مسألۀ ریاضی نباید بالبال زد. باید آن را حل کرد.
این که بگوییم به حکمرانی نو نیاز داریم سخنی بدیهی است و تلاشی برای به کارگیری ادبیاتی تا هم با اصولگرایی سنتی زاویه داشته باشد هم با اصلاح طلبان و تحولخواهان و صد البته با براندازان.
این که 6 ماه پس از وعدۀ قبلی و در سال منتهی به انتخابات مجلس همان سخنان قبلی تکرار شود یادآور ضربالمثل «سوزن فلانی گیر کرده» هم هست!
قبل از پیشرفت حیرتآور وسایل پخش صوت و موسیقی گرامافون که به اختصار به آن گرام میگفتند مهمترین وسیله در این زمینه بود. صفحه را روی گرامافون میگذاشتند و از تماس سوزنی با صفحه صدا برمیخاست اما اگر صفحه آسیب دیده بود سوزن در شیار آن گیر میکرد و یک کلمه یا جمله بارها تکرار میشد.
اصطلاح «سوزنش گیر کرده» اما از دنیای موسیقی فراتر رفت و در موارد مختلف و در واکنش به تکرار ملالآور یک مضمون بر زبانها جاری میشد و هنوز هم رایج است ولو دیگر گرامافونی در کار نباشد هر چند به عنوان دکور یا با تلفیقی از امکانات دیجیتال مشاهده میشود.
جالب این که قبل از آذر 1401 و در اردیبهشت همان سال و درست یک سال قبل هم آقای قالیباف از حکمرانی نو سخن به میان آورده و حتی مصداق آن را هم توضیح داده بود:«پشت پا زدن به بوروکراسی فشل،سخت،غیر انقلابی و غیر اخلاقی در نظام اداری». البته این تعریف قبلی او از مدیریت جهادی بود و از حکمرانی نو مراد دیگری داشت منتها به دلایلی دیگر بر زبان نمی آورد.
سال قبل هم نوشتم کشف منظوراو از حکمرانی نو دشوار نیست وقتی بدانیم در کنار درجۀ نظامی (سرتیپ پاسدار) درس «جغرافیای سیاسی» هم خوانده وعنوان پایاننامۀ او «حکومت محلی یا استراتژی توزیع فضایی قدرت سیاسی در ایران» است و پس از آن هر گاه در محفلی علمی و دانشگاهی سخن گفته بخشی از همین پایاننامه راکه به صورت کتاب هم عرضه شده ارایه کرده است و اندیشهای فراتر از آن را هیچ گاه طرح نکرده است.
مهمترین عنوانهای این کتاب نیز عبارتاند: «ساختار حکومتهای محلی، تمرکز زدایی با تقویت حکومتهای محلی، تجارب حکومتهای محلی و استقرار دولت مدرن و فرآیند تمرکز و عدم تمرکز.»
هر چند با اطمینان میتوان گفت از تعبیر حکم رانی نو همان حکومتهای محلی را مد نظر دارد که قبلتر در قالب «حکومت محلی یا استراتژی توزیع فضایی قدرت سیاسی در ایران» مطرح کرده بود و حال بیم آن دارد که منشأ سوء تفاهم شود اما میتوان پرسید اگر منظور دیگری دارد چیست؟ روشن است که حذف نظارت استصوابی یا بازگشت مجلس به جایگاه آن در دهه 60 هم نیست چون اگر اولی نبود راه ریاست مجلس بر او هموار نمی شد و با شخصیت اجرایی چندان هم مجلسی نیست.
تکرار یک مضمون بدون ارایه راهکار بیش از آن که یادآور عمل سیاسی باشد گرامافون و سوزن آن را به یاد می آورد.
سال ها پیش کسی گفته بود آنچه پایداری می پنداریم گاه گیرکردگی است. تکرار یک مضمون به معنی آن است که سوزن اصولگرایی ایرانی روی صفحه گرامافون سیاست گیر کرده است و گرنه در واپسین سال مجلس باید گفته می شد در راستای حکمرانی نو این مصوبات را گذراندیم و این اقدامات را انجام دادیم نه آن که باز از نیاز به آن سخن گفته شود.
دستکم نوبت بعد توضیح دهند در آن حکمرانی نو چه تغییرانی مدنظر ایشان است که در دوران یک دستی حاکمیت در این دو سال مجال آن فراهم نبوده است؟
دوران گرامافون گذشته است و اگر هم از آن استفاده شود باید مراقب بود سوزن روی شیار آن گیر نکند!
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: قالیباف حکمرانی خوب گرامافون سوزن گرامافون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۴۲۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آموختن اتولرانی زیر تابلو پرستو | مسئول آموزش رانندگان یک افسر روسی بود
همشهری آنلاین- بهاره خسروی :در خیابان وحدت اسلامی لابهلای ساختمانهای قدیمی و آجری که این روزها بسیاری از آنها لباس فرسودگی بر تن کردند و حتی بعضی از آنها متروکه هم شدهاند، تقاطع چهارراه مولوی یک ساختمان با نمای آجربهمنی رنگ و رو رفته قرار دارد که سردر آن یک کاشی آبی رنگ با نام «پرستو» حک شده است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
اینجا یکی نخستین آموزشگاههای تعلیم رانندگی شهر تهران است. «سیدعباس حسینی» نویسنده کتاب «این اتولی که من میگم» در این باره میگوید: «قدیمها برای مردم تکرار واژه و تلفظ کلمه اتومبیل کمی سخت بود. به همین دلیل، اتوموبیل میان مردم به اتول معروف بود. با وضع قوانین راهنمایی و رانندگی برای راندن اتول، ایده راهاندازی آموزشگاه تعلیم رانندگی در ذهن یک عده از نظمیهچیهای تهران جان گرفت؛ ایدهای که سال ۱۳۱۸ بانی راهاندازی آموزشگاه تعلیم رانندگی پرستو شد.»
به گفته حسینی، قبل از راهاندازی آموزشگاه پرستو به مدت خیلی کوتاه اوایل ۱۳۰۰ سال آموزشگاهی توسط چند نفر از کارشناسان امور اتومبیل راهاندازی شد. بانیان این آموزشگاه عبارت بودند از محمدتقیخان مکانیسین، نخستین مکانیک رسمی کشور که از دولت وقت نشان علمی دریافت کرده بود و کارگاه مکانیکی در خیابان چراغبرق داشت، مرحوم علی پرستو، نظمیه چی، منصورخان مستوفی، کارشناس اداره نظمیه تهران، علیاکبر رحیمیپور بهعنوان مربی و مسئول آموزش رانندگان یک افسر روسی که سرپرستی این گروه را هم برعهده داشت. این گروه ۵ نفره بهصورت شراکتی آموزشگاه تعلیم رانندگی را دایر کردند که شغل دوم آنها محسوب میشد. این آموزشگاه خیلی زود منحل شد.»
این نویسنده در ادامه اضافه میکند: « ایران نخستین کشور خاورمیانه بود که پذیرای خودرو شد و به نحوی آموزشگاه پرستو نخستین مرکز تعلیم رانندگی در خاورمیانه هم محسوب میشود. چند سال بعد از تعطیلی نخستین آموزشگاه تعلیم رانندگی، مرحوم علی پرستو از افراد صاحبمنصب نظمیه، بانی آموزشگاه تعلیم رانندگی پرستو در مکان فعلیاش میشود. این آموزشگاه رانندگی زمانی دفتر چاپ روزنامه بود. وجود ابزار چاپ در همین آموزشگاه امکان چاپ کتاب را هم فراهم میکرد. وقتی هم که دفتر روزنامه شد آموزشگاه تعلیم رانندگی و در کنارش تعمیر خودرو و کتابهای آموزش تعمیر خودرو هم داخل همین مجموعه چاپ میشد. کتابهایی که حتی برای مدتی نایاب شد.» آموزشگاه تعلیم رانندگی پرستو جایی که بسیاری از چهرههای شاخص شهر تهران و کشور بهویژه پدربزرگها و مادربزرگهایمان گواهینامه گرفتند و به قول قدیمیها اتولران شدند.
کد خبر 848725 برچسبها هویت شهری راهنمايى و رانندگى تهران